نتایج جستجوی عبارت «جزیره مجنون‌» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه آزاده محمد رضا محسن زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد‌رضا محسن‌زاده فرزند بهزاد، در سال 1348 در شهرستان نی‌ریز، روستای دهچاه در خانواده‌ای مذهبی و پایبند به اصول دین متولد شد. دوران کودکی را در زادگاهش گذراند. در 7 سالگی وارد دبستان شهید مسروری (عسجدی سابق ) روستای دهچاه گردید. تحصیلات ابتدائی را با موفقیت در این دبستان گذراند. اما چون درآمد خانواده کفاف هزینه‌های زندگی خانواده را نمی داد ناچار درس را رها کرد و به عنوان کارگر ساختمانی مشغول بکار شد تا در تأمین مایحتاج...
زندگینامه جانباز عبدالکریم خرم
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عبدالکریم خرم فرزند یدالله، در تاریخ 2/4/1347 در شهر آباده طشک در خانواده‌ای ساده‌، مذهبی و زحمتکش چشم به جهان گشود‌.‌ تحصیلات خود را تا پایان دوره راهنمایی در شهر آباده گذراند‌. اما با شروع جنگ تحمیلی و مشاهده تجاوزات عراق ‌به خاک میهن اسلامی نتوانست در خانه آرام بنشیند و زندگی روزمره خود را دنبال کند. لذا با ثبت نام در بسیج، داوطلبانه عازم میادین نبرد حق علیه باطل گردیده و همراه با شیر مردان بسیجی با...
شهدا سال 63 -زندگینامه مفقودالاثر سید کرامت الله موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » مفقودالاثر سيد کرامت الله موسوي »
آنگاه‌که بهار از راه رسیده و سردی زمستان را با طراوت هوای بهاری به فراموشی سپرد؛ پرستوهای مهاجر، دسته‌دسته از راه رسیدند. شکفتن گل‌های زیبا را بلبلان غزل‌خوان جشن گرفتند. در همان زمان، سومین روز از فروردین ۱۳۴۱ گل وجود سیدکرامت‌الله دریکی از توابع شهرستان لاله خیز نی‌ریز (بخش آباده طشک در شهر آباده) شکفت و با خود عطر دل‌انگیز بهاری را در محیط خانواده‌ای مذهبی و متدین پراکند. او که از سادات موسوی و از ذریه پاک...
زندگینامه جانباز حبیب صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حبیب صادقی در سال 1341 در محله امام مهدی‌(عج) در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود‌. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری نموده و در سن شش سالگی وارد دبستان ششم بهمن سابق گردید. پس از اتمام دوره ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی شهید مفتح ‌‌گردید. پس از اتمام سال اول راهنمایی با توجه به شغل پدر که جمعی سازمان ژاندارمری بود؛ به شهرستان کازرون منتقل گردیدند. سال دوم و سوم راهنمایی را در مدرسه ناصر لشکر...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خداداد اسفندیاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خداداد اسفندياري »
آنگاه‌که غنچه وجودش در میان خانواده مذهبی و متدین اسفندیاری در سال ۱۳۲۴ در شهر آباده طشک شکوفا شد، آن را رحمت خدا بر خانواده خود دانسته و او را خداداد نامیدند. تنگناهای اقتصادی و مشکلات ناشی از درآمد کم خانواده، باعث شد تا خداداد زندگی را با سختی و فشار زیاد ادامه دهد و با اُنس به گرفتاری‌ها بزرگ شود. نبودن امکان تحصیل و مدرسه در زادگاه وی، او را از تحصیل محروم نمود. از همان کودکی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا خودستان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمدرضا خودستان »
زمزمه لب‌هایشان سرود عشق بود و افق نگاهشان کوی دوست. دررسیدن به معشوق سر از پا نمی‌شناختند. از جرگه آن عاشقان یکی محمدرضا نامی بود که در سال ۱۳۳۹ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای مسلمان و مقید به آداب اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. کودکی را با بازی‌های کودکانه و آموزش آداب زندگی سپری کرد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه مفتح نی‌ریز و دوره دبیرستان را...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حیدر دوستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمن‌ماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریه‌های خود شادمانی و لبخند را بر لب‌های خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا می‌شد، همه آن‌ها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر،‌ پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! بارالها! معبودا! معشوقا! مولایم، من ضعیف و ناتوان دوست دارم چشم‌هایم را، دشمن در اوج دردش، از حلقه در بستان درآورد و دست‌هایم را در تنگه چزابه قطع کند، پاهایم را در خونین‌شهر از بدن جدا سازد و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهایش کند و سرم را در شلمچه از تن جدا نماید تا در کمال فشار و آزار، دشمنان مکتبم ببینند که اگرچه چشم‌ها، دست‌ها، پاها، قلب، سینه و سرم را از...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید شهباز بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در تاریخ ۱۳۴۵/۱۱/۱۰ در روستای بسترم سوم از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز میان خانواده‌ای متدین و مسلمان، کودکی چشم به جهان باز کرد که پدر نام او را «شهباز» نهاد. گویی روزی را می‌دید که این شهباز بلندپرواز آسمان اسلام باید در پهن‌دشت‌های جمهوری اسلامی ایران در دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی بر جغدان شب‌پرست بتازد و توطئه‌های آنان را در مقابله با اسلام ناب محمدی (ص)، در نطفه خفه کند. شهباز از کودکی پرجنب‌وجوش و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ناصر صابر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی قلمِ قلبم را به دست گرفتم تا بهترین کلمات را در رسای عزیزترین نعمت الهی که خداوند جل و اعلی نصیبم کرده بود، کنار هم بگذارم، سنگینی خاصی بر شانه‌ام حس کردم. باید برای پدری بنویسم که حتی خودم او را نشناختم، پس تو ای پدر! پس تو ای شهید! قلم خشک‌شده و قلب مرده‌ام را یاری نما تا بتوانم لحظه‌ها و ذرهایی از زندگی پربرکتت را برای مشتاقان شهادت و شهامت بنگارم. کوچه‌های باصفا و زیبای...